بی شرف گفتن علاج دردمان نیست

بی خود خودمان را جر ندهیم

دنیایمان را بهتر بشناسیم! فقط بی شرف گفتن علاج دردمان نیست

چه بخواهیم و چه نخواهیم باید بدانیم که همیشه اقلیت قدرتمند ، مایه دار ، متفکر و خاص در مقابل اکثریت عوام ، موفق و پیروز است. حالا هر چه قدر دلمان می خواهد در دنیای مجازی و سکوهای استادیوم ها و ورزشگاه ها فریاد بزنیم: بی شرف.

ملت های موفق آنهایی هستند که می دانند مهره های تعاملات و عوامل با نفوذ خود را چه طور در صفحه شطرنج کنش های اجتماعی و مربع های مربوط به تاثیرگذاری سیاه و سفید جایگاه های تصمیم گیر بچینند و حرکت دهند. این ماییم که نمی دانیم در این صفحه شطرنج تنها چیزی که ارزش ندارد احساس و رفتارهای انسانی در چارچوب کرامت های بشری است. اینجا هدف وسیله را توجیه می کند. امروز ساعت برگزاری مسابقات ، فردا صادر نشدن کارت یک بازیکن برای رسیدن به بازی و پس فردا استفاده از اهرم داوری! و روزی دیگر هزینه چندین میلیاردی برای آوردن یک بازیکن و … حالا ما در حاشیه ، هی خودمان را جر دهیم و اعصابمان را داغون کنیم.

بازی مشخص است و عوامل و مهره چیننان معلوم. ما یاد گرفتیم با صداقت حرف دلمان را بگوییم و رک و رو راست خواسته هایمان را عیان کنیم بدون اینکه بدانیم طرف مقابلمان که دارای نفوذ ، قدرت ، ثروت و فاقد تعهدات اخلاقی است به راحتی دستمان را می خواند و با کشف راه های مقابله با خواسته هایمان ، می تواند در مقابل آن بیاستد و به سادگی در مورد نحوه برخورد و رفتار خود ، تصمیم بگیرد. ما هم اگر می خواهیم چنین رکب نخوریم و اعصابمان داغون نشود باید کمک کنیم آنهایی که لیاقتشان است در جایگاه های قدرت و اعمال تصمیم قرار بگیرند و نفوذ کنند که می توانند ما را درک کنند وگرنه با بی شرف گفتن کاری از پیش نخواهیم برد.

تلاش برای تلافی ، در رفتارهای افراد بخوبی نمایان است. آیا ما می توانیم در مقابل این تلافی یک تلافی و کارت بازی رو کنیم که اعصاب و روحمان آرامش یابد؟ جواب ۲ – ۲تا چهارتاست. ما زمانی می توانیم در مقابل بی مهری ها بایستیم که خودمان هم داور مربوط به خودمان را داشته باشیم ، بازیکن مربوط به خودمان و اهرام های قدرت مربوط به خودمان ، تا در جاهایی که لازم داریم به میدان بفرستیم و خرجشان کنیم. این تنها راه رسیدن به تعادل در این دنیای بی در و پیکر زمان ماست.

دنیای ما دنیای بده و بستان هاست. اگر ما هم توان داشتن و پرورش داوری را داشته باشیم که بتوانیم در مقابل رفتارهای اعصاب داغون کن به میدان بفرستیم ، تا حق شان را ضایع و اعصابشان را داغون کنیم ، دیگر نیازی نیست که فقط بگوییم: بی شرف! … چون به سادگی تلافی این شعارهایی چون بی شرف و … با کارت زردها ، پنالتی و … تلافی خواهد شد و برایمان چه در دنیای واقعی و چه در دنیای مجازی حسرت خواهد ماند و اعصابی داغون.

مفهوم این مطلب این است که باید یاد بگیریم تا بتوانیم ما هم در ورزشگاه هایمان چون آنها با جمعیت ۱۱۷ هزار نفری فستیوال مختلط ورزشی در ورزشگاه آرارات برگزار می کنند ، برگزار کنیم. این در حالی است که ما با جمعیت ۴۰ میلیونی نمی توانیم دختران ۶ تا ۷ ساله خود را به استادیوم سهند ببریم. این یعنی همیشه جمعیت زیاد نشانه داشتن قدرت نیست. اقلیت باهوش و با نفوذ می تواند کارهایی بکند که اکثریت گله ای هرگز!!!

حساب دو دو تا چهارتاست. زیاد خودمان را جر ندهیم. راه های بازی و نفوذ را یاد بگیریم تا اهرام های خود را در جایگاه تصمیم گیر و تاثیر گذار در این مملکت بچینیم. دایی و باقری را بی خیال شوید! و بگذاریم تنها خاطرات خوش آنها در یادمان بماند.

چاپ شده با کمی تلخیص در شماره ۱۲۴ هفته نامه فوتبالیست

  • Twitter
  • del.icio.us
  • Digg
  • Facebook
  • Technorati
  • Reddit
  • Yahoo Buzz
  • StumbleUpon


فرستادن دیدگاه